چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم که فقط خودمان داریم تلاش میکنیم؟
احساس تنهایی و تلاش یکطرفه در یک رابطه عاشقانه، تجربهای دردناک و متداول است. این احساس میتواند باعث فرسودگی، ناامیدی و دوری عاطفی شود. اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلایل متعددی میتوانند پشت این احساس باشند.


تفاوت در سبکهای عشقورزی:
ممکن است شما نیازهای عاطفی متفاوتی داشته باشید و نتوانید نیازهای یکدیگر را به درستی برآورده کنید.مشکل در برقراری ارتباط موثر:
عدم توانایی در بیان نیازها، احساسات و انتظارات به شکل واضح و مستقیم.عدم قدردانی از تلاشهای شما:
وقتی تلاشی که میکنید دیده و قدردانی نمیشود، انگیزه شما به مرور زمان کاهش مییابد.
کمبود وقت با کیفیت:
صرف نکردن زمان کافی برای با هم بودن و انجام فعالیتهای مشترک.تأثیر عوامل استرسزا خارجی:
مشکلات مربوط به کار، خانواده یا مسائل مالی میتوانند بر رابطه تاثیر بگذارند.عدم حمایت از اهداف و آرزوهای طرف مقابل:
نادیده گرفتن و یا کماهمیت جلوه دادن آرزوهای طرف مقابل.تغییر در اولویتها:
تغییر در علایق و اولویتهای هر یک از طرفین.حضور شخص ثالث:
وجود فرد دیگری که به رابطه آسیب میزند.عدم تلاش برای رشد فردی:
عدم تمایل به بهبود خود و تبدیل شدن به یک شریک بهتر.تکیه بر عادت به جای عشق:
ادامه دادن رابطه فقط به دلیل عادت و نه به دلیل عشق و علاقه واقعی.نداشتن اهداف مشترک:
عدم وجود چشمانداز مشترک برای آینده رابطه.فرسودگی ناشی از تکرار:
احساس خستگی و بیانگیزگی به دلیل تکراری شدن روال رابطه.این نکات تنها برخی از دلایل احتمالی هستند. باید با صداقت و صراحت با شریک زندگی خود صحبت کنید تا ریشه این احساس را پیدا کنید و برای حل آن تلاش کنید.
چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم که فقط خودمان داریم تلاش میکنیم؟ 21 نکته
1. انتظارات غیر واقعی
شاید انتظاراتی که از رابطه دارید، با واقعیت همخوانی ندارد. این انتظارات میتوانند ناخودآگاه باشند و باعث شوند احساس کنید شریکتان به اندازه کافی تلاش نمیکند. به این فکر کنید که دقیقاً چه چیزی از رابطه میخواهید و آیا این خواستهها منطقی و قابل دستیابی هستند. با شریک زندگی خود در مورد انتظارات خود صحبت کنید. شفاف سازی در این مورد میتواند بسیاری از سوء تفاهم ها را از بین ببرد. خودتان را برای سازش و انعطاف پذیری آماده کنید. این کلید حل بسیاری از مشکلات در روابط است. از انتظارات فیلمها و رمانها دوری کنید. زندگی واقعی با داستانها تفاوت دارد. بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید، نه فقط نقاط ضعف.
2. عدم تعادل در میزان سرمایهگذاری عاطفی
احتمالاً شما سرمایهگذاری عاطفی بیشتری نسبت به شریکتان در رابطه انجام میدهید. این سرمایهگذاری میتواند شامل زمان، انرژی، توجه و محبت باشد. به این فکر کنید که آیا شما همیشه کسی هستید که برای حل مشکلات پیشقدم میشود، برنامه ریزی میکند یا احساسات خود را بیان میکند. اگر اینطور است، با شریک زندگی خود صحبت کنید و توضیح دهید که به حمایت و مشارکت بیشتری از طرف او نیاز دارید. سعی کنید کمی عقبنشینی کنید و ببینید آیا شریکتان برای پر کردن جای خالی شما اقدام میکند یا خیر. از درخواست کمک نترسید. گاهی اوقات، مشاوره زوجین میتواند به حل این مشکل کمک کند.
3. الگوهای ارتباطی ناسالم
شاید در ارتباط با شریک زندگی خود از الگوهای ناسالمی پیروی میکنید که باعث میشود احساس کنید تنها هستید. این الگوها میتواند شامل عدم شفافیت، پرخاشگری منفعلانه، اجتناب از بحث و جدل یا عدم گوش دادن فعال باشد. سعی کنید الگوهای ارتباطی خود را شناسایی کنید و در صورت نیاز، آنها را تغییر دهید. به جای انتقاد کردن، سعی کنید احساسات خود را با بهرهگیری از جملات “من” بیان کنید. به طور فعال به حرفهای شریک زندگی خود گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. در صورت لزوم، از یک مشاور کمک بگیرید تا الگوهای ارتباطی خود را بهتر کنید. ارتباط موثر کلید یک رابطه سالم و موفق است.
4. نادیده گرفته شدن نیازها
شاید نیازهای شما در رابطه نادیده گرفته میشوند. این نیازها میتواند شامل نیازهای عاطفی، جنسی، فیزیکی یا حتی نیاز به استقلال باشد. به این فکر کنید که چه نیازهایی در رابطه دارید و آیا این نیازها برآورده میشوند. اگر اینطور نیست، با شریک زندگی خود در مورد نیازهای خود صحبت کنید و از او بخواهید که در جهت برآورده کردن آنها تلاش کند. اگر شریک زندگی شما به نیازهای شما اهمیت نمیدهد، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید. گاهی اوقات، پذیرش اینکه نیازهای شما در این رابطه برآورده نمی شوند، اولین قدم برای یافتن یک رابطه سالم تر است.






گاهی حس می کنی تو رابطع مثل یه بیل مکانیکی داری بی وقفه خاک می کنی ولی طرف مقابل حتی یه بیلچه هم برنداشته 😅 یه مدت فکر می کردم مشکل از منه ولی بعد فهمیدم بعضی وقتا آدما زبان عشقشون فرق داره… یکی با کادو دادن حال می کنه اون یکی فقط با وقت گذاشتن. یاد گرفتم به جای جلو و عقب دویدن، اول بفهمم اون طرف اصلا چه زبونی می فهمه. تو رابطم دیدم که شریکم اصلا متوجه نوازش ها و توجه های کوچیکم نمیشه ولی وقتی یه کار مفید براش انجام می دادم، ذوق می کرد… اون موقع بود که بازی رو عوض کردم!